rss
email
twitter
facebook

۱۳۸۹ خرداد ۴, سه‌شنبه

تو اینک چون پرومته آتش را از آسمان خدایان قدرت ربوده ای و آنان را در خشم خود وانهاده ای


تو اینک چون پرومته آتش را از آسمان خدایان قدرت ربوده ای و آنان انچنان در خشم اند که اگر می توانستند چون زئوس فرمان می دادند که در کوه های قفقاز به زنجیرت کشند و … اما آنها نمی توانند زیرا اندیشه و قلب ملتی سبز با توست، پس زنده باش و سبز باش که این ملت همراهانی چون تو می خواهد که استقامت و صبوری و پیروزیشان را ثبت تاریخ کند.و قلم تزویر کاتبان درباری و مواجب بگیران دولتی را خنثی نماید.

آزادیت مبارک





خداي خدايان با قدرت تازه اي كه به دست آورده بود، ظالمانه تصميم گرفت كه بشر را نابود كند و نسل جديدي خلق نمايد، او پرومته با تصميم او مخالفت ورزيد و بشر را نجات داد و آنگاه هنرهاي مفيد را به انسان آموخت. زئوس اين كار پرومته را نتوانست ببخشد.پرومته به يك نقطه بلند و صخره كوه آورده شده و به يك تخته سنگ عظيم بسته شده است ولي هنوز به تنبيهي كه برايش در نظر گرفته اند، تن در نداده است. دسته اي از حوريان دريايي از طريق هوا پرواز مي كنند و مي آيند تا پرومته را تسلي دهند.
پرومته براي آنان مي گويد كه چگونه به زئوس كمك كرده بود و دليل تنبيهش چيست. او همچنين به حوريان دريايي مي گويد كه بالاخره يك روز زئوس مجبور خواهد شد از او كمك بگيرد.



۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۷, جمعه

مجسمه شخصيت های ملی مان را میدزدند،آرامگاههای شخصيت های ملی مان را نابود میکنند.مگر نابود کردن یک کشور شاخ و دم دارد؟

دفن مکرر استاد بزرگ موسیقی ایران "زنده یاد بنان" شماتتی است که هرگز از یاد مردم پاک نمیشود.
هویت ملی ما برای آقایان تنها به اندازه ارزن هم ارزش ندارد.کمر بسته اند تا ایران را و هر آنچه که به هویت یک ایرانی مربوط میشود را نابود کنند.
به جای اینکه به حفظ اماکن این چنینی کمک کنند، بیشتر در تخریب آن میکوشند.
استاد بنان نماد موسیقی کشور ماست.درست است که بسیاری از مفاخر هنری و ادبی در کشور ما آنگونه که باید مورد احترام وتجلیل قرار نمیگیرند اما بهر حال این بزرگان در میان مردم و در دل آنها جای گرفته اند و با تخریب آرامگاهشان نام و یاد آنها از بین نخواهد رفت و تنها نفرت و انزجار مردم از این حکومت ضدملی و ضد بشری بیشتر و بیشتر میشود.
به نظر مي رسد جرياني هماهنگ و سازمان يافته در حال محو فرهنگ و چهرهاي فرهنگي و هنري ايران است.
در سرزمینی كه گور هنرمند و شاعر را میشكنند و با خاك یكسان میكنند.در سرزمینی که حتی به مجسمه ای بیجان رحم نمیکنند و تندیسهای شخصیتهای ملی مان را در روز روشن میدزدند.در سرزمینی که برای هویت یک ایرانی پشیزی قائل نیستند.در سرزمینی که منافع ملی و ارضی ایران را برای چند روز بقای بیشتر به تاراج گذارده اند.در سرزمینی که هنرمندش حتی نمیتواند راحت بمیرد و اجازه برگزاری مراسمی آبرومند و درخور وجهه اجتماعی او به بازماندگان داغدارش داده نمیشد.در سرزمینی که حتی از مراسم تدفین میترسند چگونه میتوانند مدعی مدیریت جهانی شوند؟