rss
email
twitter
facebook

۱۳۸۸ بهمن ۳۰, جمعه

من زن مولّا نمیشم!چرا نمیشی؟کاری که مولّا میکنه...


دیروز که مادر عزیزتر از جانم با شوق و ذوق گفت که واسه من از خدا یک شوهر فوق ایده آل خواسته ، یکباره برق شش فازمن رو گرفت!باورتون نمیشه که من و مادرم چقدر باهم اختلاف نظر داریم.

گفتم:مامان جان،میشه خواهشا" بگین این شاهزاده ای که برای ما پیش خرید کردین کی و چه جوریه؟حتماً خوبه،اما شاید اون شاهزاده ای که تو خواستی رو من نخوام.بگو بینم چی خواستی؟ما رو یه دفعه بدبخت نکرده باشی؟!»

بدبخت شدم. همانجووری بود که حدس میزدم.با اعتماد به نفس گفت:برات از خدا یه آیت ا... خواستم!»ایندفعه دیگر روح مرحوم ادیسون با همه اهل وعیالش آمد جلوی چشمم!

داد زدم:نه شوخی میکنی؟؟؟من عمراً زن آخوند جماعت نمیشم.قدیما به داماد سیّد گیر میدادی! حالا اون قبلی ها که سیّد نشدن،الان اومدی آپ گریدش کردی, ما رو خفت میکنی؟آخه مادر من،تو فکر میکنی من آدمی هستم که جلو برادرشوهرم چادر سر کنم یا توی خیابون برقع بزنم؟!! من؟من؟نهههههههه!»

چشمتون روز بد نبینه.بعد از کلی کلنجار رفتن با مادر گرامی و جیغ و داد, به ثقه الاسلام بودن همسر گرامی ما رضایت داد،

آخرشم گفت:تو اصلا" لیاقت شوهر آیت الله را نداری!»مادر من یه وقتهایی خیلی خوش خیال میشه.خیال میکند خداوند باری تعالی از روی علّامه طباطبائی یه نسخه چاپ کرده گذاشته توی فریزر که خانم برای دخترش طلب بکنه!آخوند هم آخوند های قدیمی والا !تازه اومدیم ومن بتوانم،اما کدام آخوندی میتوانه با من زندگی کند؟؟؟

من که چشمم آب نمیخوره...


پ.ن1:اگر اشتباهی یک نسخه اوریجینال

(made in chine نباشه ها) از علّامه طباطبائی یافت کردید،من پایه ام!من نباشم،مادرم هست.البته فعلاً مادرم در عقد پدرم است.


پ.ن2:من فعلاً میخواهم بروم بیرون.بروید فردا بیایید!


پ.ن3:اگر من ناخواسته, یکباره ناپدید شدم،بدانید و آگاه باشید که ادعیه مادر جماعت مستجاب میشود.شک نکنید!انا لله و انا الیه راجعون!

1 نفر کامنت,نبود؟:

amin abbasi گفت...

اینجاست که میگن ناز نکن :دی

البته اگه به پول فکر کنی باید زن موا بشی ولی یادت باشه حداقل 2-3 نفر قبل شما تو اون خونه هستند .