rss
email
twitter
facebook

۱۳۸۹ خرداد ۱۵, شنبه

سخنی با آقای مطهری؛در هیچ کجای دنیا به حق طلبان فتنه گر نمیگویند بجز در ایران !


با توجه به اینکه اصلاح طلبان بهترین بهانه برای لاپوشانی فساد در جای جای حکومت هستند، آنها به عنوان فتنه گر معرفی میشوند!
اما چرا؟

آقای مطهری متوجه نیستند که فتنه گران کسان دیگری هستند.
از جمله این فتنه گران میتوان به آقایان نمایندگان مجلس از جمله خود ایشان، آقای حداد عادل ، آقای احمد توکلی و بسیاری دیگر اشاره کرد،که علت آن،عدم پیگیری تخلفات دولت نهم و دهم از سوی این نمایندگان میباشد.
همچنین قوه قضاییه و دیوان محاسبات ادرای به علت سهل انگاری بیش از حد در برخورد با جرایم دولتی و مسئولین و متخلفین،از دیگر فتنه گران میباشد.
شورای نگهبان، به علت دفاع جانبدارانه و غیر مسئولانه و همچنین خارج کردن تعادل و بی طرفی در انتخابات که شائبه قدرت طلبی را در شخص احمدی نژاد بیشتر کرده است.
آقای هاشمی به علت سکوت و عدم پیگیری اتهامات مربوط به فرزندانشان.
صداوسیما به علت عدم تخصیص وقت برای دفاع از مظلومین؛ در همان ساعت و در همان برنامه و ایضا" با ساختن برنامه های جانبه دارانه، همانند دیروز،امروز و فردا بدون حضور نمایندگانی از طیف مخالف دولت در این برنامه.
نیروی انتظامی به علت برخورد وحشیانه و غیرمسئولانه با شهروندان محترم کشور.
بانک مرکزی به علت ارائه آمار دروغ.
دولت به علت فریب و دروغ و جنایت و عدم پایبندی به سوگند خود در دفاع از حق تمام شهروندان ایرانی.
آقای خامنه ای، به دلیل مقایسه مع الفارق خود با امام علی و امام حسین.که از اینطریق میخواهد برای خود مشروعیتی را که از طریق حوزه نتوانسته است به دست بیاورد، کسب نماید.
در نهایت اصلاح طلبان هیچ نقشی در قدرت فعلی نداشته اند و اهرم فشاری در دست اینان نبوده است که این خود دلیل مبرهنی بر عدم فتنه گری آنها پیرامون مشکلات بوجود آمده است.

آقای مطهری باید از خود بپرسند آیا درخواست برگزاری انتخابات مجدد، دلیلی بر فتنه گر بودن مردم و رهبران این جنبش است؟
و آیا تمام دغدغه فکری شما سخنرانی نیمه تمام نوه آیت الله خمینی است؟! که بخاطر آن به آقایان موسوی و کروبی حمله ور شده اید و درخواست محاکمه آنها را میکنید!مگر دلیل این بیحرمتی اخلاقی به شخص حسن خمینی،رهبران اپوزیسیون هستند؟
آیا اقدامات خارج از قانون اقتدارگرایان، دلیل مکفی برای اقدامات آنها در روز 14خرداد نیست؟آیا فکر نمیکنید که این گروه تندرو، در راه براندازی نرم و قلب ماهیت جمهوری اسلامی هستند؟

و در انتها، فتنه گران کسانی هستند که مردم بی گناه را در خیابان به خاک و خون کشیده و یا مورد ضرب و شتم قرار داده و به حقوق انسانی ما تعرض می نمایند. فتنه گران کسانی هستند که این جنایت ها را دیده ولی بخاطر دنیا، سکوت میکنند.
باید اعتراف کرد که این روایت از نظام، نه جمهوری است و نه اسلامی و تنها نام جمهوری اسلامی را یدک می کشد.

۱۳۸۹ خرداد ۴, سه‌شنبه

تو اینک چون پرومته آتش را از آسمان خدایان قدرت ربوده ای و آنان را در خشم خود وانهاده ای


تو اینک چون پرومته آتش را از آسمان خدایان قدرت ربوده ای و آنان انچنان در خشم اند که اگر می توانستند چون زئوس فرمان می دادند که در کوه های قفقاز به زنجیرت کشند و … اما آنها نمی توانند زیرا اندیشه و قلب ملتی سبز با توست، پس زنده باش و سبز باش که این ملت همراهانی چون تو می خواهد که استقامت و صبوری و پیروزیشان را ثبت تاریخ کند.و قلم تزویر کاتبان درباری و مواجب بگیران دولتی را خنثی نماید.

آزادیت مبارک





خداي خدايان با قدرت تازه اي كه به دست آورده بود، ظالمانه تصميم گرفت كه بشر را نابود كند و نسل جديدي خلق نمايد، او پرومته با تصميم او مخالفت ورزيد و بشر را نجات داد و آنگاه هنرهاي مفيد را به انسان آموخت. زئوس اين كار پرومته را نتوانست ببخشد.پرومته به يك نقطه بلند و صخره كوه آورده شده و به يك تخته سنگ عظيم بسته شده است ولي هنوز به تنبيهي كه برايش در نظر گرفته اند، تن در نداده است. دسته اي از حوريان دريايي از طريق هوا پرواز مي كنند و مي آيند تا پرومته را تسلي دهند.
پرومته براي آنان مي گويد كه چگونه به زئوس كمك كرده بود و دليل تنبيهش چيست. او همچنين به حوريان دريايي مي گويد كه بالاخره يك روز زئوس مجبور خواهد شد از او كمك بگيرد.



۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۷, جمعه

مجسمه شخصيت های ملی مان را میدزدند،آرامگاههای شخصيت های ملی مان را نابود میکنند.مگر نابود کردن یک کشور شاخ و دم دارد؟

دفن مکرر استاد بزرگ موسیقی ایران "زنده یاد بنان" شماتتی است که هرگز از یاد مردم پاک نمیشود.
هویت ملی ما برای آقایان تنها به اندازه ارزن هم ارزش ندارد.کمر بسته اند تا ایران را و هر آنچه که به هویت یک ایرانی مربوط میشود را نابود کنند.
به جای اینکه به حفظ اماکن این چنینی کمک کنند، بیشتر در تخریب آن میکوشند.
استاد بنان نماد موسیقی کشور ماست.درست است که بسیاری از مفاخر هنری و ادبی در کشور ما آنگونه که باید مورد احترام وتجلیل قرار نمیگیرند اما بهر حال این بزرگان در میان مردم و در دل آنها جای گرفته اند و با تخریب آرامگاهشان نام و یاد آنها از بین نخواهد رفت و تنها نفرت و انزجار مردم از این حکومت ضدملی و ضد بشری بیشتر و بیشتر میشود.
به نظر مي رسد جرياني هماهنگ و سازمان يافته در حال محو فرهنگ و چهرهاي فرهنگي و هنري ايران است.
در سرزمینی كه گور هنرمند و شاعر را میشكنند و با خاك یكسان میكنند.در سرزمینی که حتی به مجسمه ای بیجان رحم نمیکنند و تندیسهای شخصیتهای ملی مان را در روز روشن میدزدند.در سرزمینی که برای هویت یک ایرانی پشیزی قائل نیستند.در سرزمینی که منافع ملی و ارضی ایران را برای چند روز بقای بیشتر به تاراج گذارده اند.در سرزمینی که هنرمندش حتی نمیتواند راحت بمیرد و اجازه برگزاری مراسمی آبرومند و درخور وجهه اجتماعی او به بازماندگان داغدارش داده نمیشد.در سرزمینی که حتی از مراسم تدفین میترسند چگونه میتوانند مدعی مدیریت جهانی شوند؟


۱۳۸۹ اردیبهشت ۱, چهارشنبه

یاد فروغ گرامی باد



بر سر مزارش نوشته اند






من از نهایت شب حرف می زنم

من از نهایت تاریکی

و از نهایت شب حرف می زنم

اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیار

و یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم

فروغ فرخزاد (۱۵ دی، ۱۳۱۳ - ۲۴ بهمن، ۱۳۴۵ در سانحه تصادف) شاعر معاصر ایرانی است. وی پنج دفتر شعر منتشر کرد که از بهترین نمونه‌های شعر معاصر فارسی هستند. فروغ فرخزاد در ۳۲ سالگی بر اثر تصادف اتومبیل بدرود حیات گفت.

فروغ با مجموعه های «اسیر»، «دیوار» و «عصیان» در قالب شعر نیمایی کار خود را آغاز کرد. سپس آشنایی با ابراهیم گلستان نویسنده و فیلمساز سرشناس ایرانی و همکاری با او، موجب تحول فکری و ادبی در فروغ شد. وی در بازگشت دوباره به شعر، با انتشار مجموعه «تولدی دیگر» تحسین گسترده ای را برانگیخت، سپس مجموعه «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» را منتشر کرد تا جایگاه خود را در شعر معاصر ایران به عنوان شاعری بزرگ تثبیت نماید.

بعد از نیما یوشیج فروغ در کنار احمد شاملو و مهدی اخوان ثالث از پیشگامان شعر معاصر فارسی است.

نمونه‌های برجسته و اوج شعر نوی فارسی در آثار فروغ و شاملو پدیدار گردید.


زندگینامه

فروغ در ظهر ۱۴ دی‌ماه در خیابان معزالسلطنه کوچه خادم آزاد در محله امیریه تهران از پدری تفرشی و مادری کاشانی ‌تبار به دنیا آمد.


سرودن اولین شعر

فروغ ۱۲ سال پیش از مرگش، اولین شعر خود را به مجله روشنفکر سپرد و همان هفته بود که صدها هزار نفر با خواندن شعر بی پروای او با نام شاعری تازه آشنا شدند که چندی بعد به اوج شهرت رسید و آثارش هواخواهان بسیار یافت؛ و در همان روزها بود که یکی از شاعران معروف، او را در بی‌ پروایی و دریدن پرده ریاکران با حافظ تشبیه کرد و نوشت: « که اگر در قدرت کلام هم به پای لسان الغیب برسد حافظ دیگری خواهیم داشت.» فروغ با مجموعه های اسیر، دیوار و عصیان در قالب شعر نیمایی کار خود را آغاز کرد.


ازدواج با پرویز شاپور



فروغ در سالهای ۱۳۳۰ با پرویز شاپور نویسنده ایرانی که ظاهراً پسرخاله وی بود، ازدواج کرد و به اهواز رفت و در آنجا اقامت کرد. این ازدواج به خاطر دخالتهای نزدیکان در سال ۱۳۴۳ به جدایی انجامید.

گریزانم از این مردم که با من به ظاهر همدم و یکرنگ هستند

ولی در باطن از فرط حقارت به دامانم دو صد پیرایه بستند

از این مردم که تا شعرم شنیدند به رویم چون گلی خوشبو شکفتند

ولی آن دم که در خلوت نشستند مرا دیوانه ای بدنام گفتند ( فروغ )

حاصل این ازدواج، پسری به نام کامیار شاپور بود.

گل سرخ
گل سرخ
گل سرخ
او مرا برد به باغ گل سرخ
و به گیسو های مضطربم در تاریکی گل سرخی زد
و سر انجام برگ گل سرخی با من خوابید
ای کبوترهای مغلوج
ای درختان بی تجربه یائسه ای پنجره های کور
زیر قلبم و در اعماق کمرگاهم کنون
گل سرخی دارد می روید
گل سرخ
سرخ
مثل یک پرچم در رستاخیز
آه من آبستن هستم آبستن آبستن ( فروغ )

پرویز شاپور و فروغ فرخزاد، در نامه ‌ها و نوشته ‌های خویش از کامیار، با نام ”كامی” یاد می‌کردند. فروغ پیش از ازدواج با شاپور، با وی نامه ‌نگاریهای عاشقانه‌ای داشت. این نامه‌ها به همراه نامه‌های فروغ در زمان ازدواج این دو و همچنین نامه‌های وی به شاپور پس از جدایی از وی بعدها توسط کامیار شاپور و عمران صلاحی منتشر گردید

سفر به ایتالیا

پس از جدایی از شاپور، فروغ فرخ‌زاد، برای گریز از هیاهوی روزمرگی، زندگی بسته و یکنواخت روابط شخصی و محفلی، به سفر رفت. او در این سیر و سفر، کوشید تا با فرهنگ غنی اروپا آشنا شود. با آنکه زندگی روزانه‌اش به سختی می‌گذشت، به تأتر و اپرا و موزه می‌رفت. وی د ر این دوره زبان ایتالیایی و همچنین فرانسه و آلمانی را آموخت. سفرهای فروغ به اروپا، آشنایی‌اش با فرهنگ هنری و ادبی اروپایی، ذهن او را باز کرد و زمینه‌ای برای دگرگونی فکری را در او فراهم کرد.

آشنایی با ابراهیم گلستان و کارهای سینمایی فروغ :

آشنایی با ابراهیم گلستان نویسنده و فیلمساز سرشناس ایرانی و همکاری با او، موجب تحول فکری و ادبی در

فروغ شد.

در سال ۱۳۳۷ سینما توجه فروغ را جلب می‌کند. و در این مسیر با ابراهیم گلستان آشنا می‌شود و این آشنایی مسیر زندگی فروغ را تغییر می‌دهد. و چهار سال بعد یعنی در سال ۱۳۴۱ فیلم خانه سیاه است را در آسایشگاه جذامیان تبریز می‌سازند. و در سال ۱۳۴۲ در نمایشنامه شش شخصیت در جستجوی نویسنده بازی چشمگیری از خود نشان می‌دهد. در زمستان همان سال خبر می‌رسد که فیلم خانه سیاه است برنده جایزه نخست جشنواره اوبر هاوزن شده و باز در همان سال مجموعه تولدی دیگر را با تیراژ بالای سه هزار نسخه توسط انتشارات مروارید منتشر کرد. در سال ۱۳۴۳ به آلمان، ایتالیا و فرانسه سفر می‌کند. سال بعد در دومین جشنواره سینمای مولف در پزارو شرکت می‌کند که تهیه کنندگان سوئدی ساختن چند فیلم را به او پیشنهاد می‌دهند و ناشران اروپایی مشتاق نشر آثارش می‌شوند. پس از این دوره، وی مجموعه تولدی دیگر را منتشر کرد. اشعار وی در این کتاب تحسین گسترده‌ای را برانگیخت؛ پس از آن مجموعه ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد را منتشر نمود.


پایان زندگی

آخرین مجموعه شعری که فروغ فرخزاد، خود، آن را به چاپ رساند مجموعه تولدی دیگر است. این مجموعه شامل ۳۱ قطعه شعر است که بین سال‌های ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۲ سروده شده‌اند. به قولی دیگر آخرین اثر او «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد است» که پس از مرگ او منتشر شد.

فروغ فرخزاد در روز ۲۴ بهمن، ۱۳۴۵ هنگام رانندگی با اتوموبیل جیب شخصی‌اش، بر اثر تصادف در جاده دروس- قلهک در تهران جان باخت. پیکر پاک و گرانقدر او، روز چهارشنبه ۲۶ بهمن با حضور نویسندگان و همکارانش در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شد.



آثار گرانبهای فروغ

۱۳۳۱ - اسیر شامل ۴۴ شعر

1335 - دیوار شامل 25 شعر

1336 - عصیان شامل 17 شعر

1342 - تولدی دیگر شامل 35 شعر

1352 - ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد شامل 7 شعر

فروغ در آثار دیگران :

در سال ۱۳۸۱، ناصر صفاریان سه فیلم مستند با نامهای جام جان، اوج موج و سرد سبز درباره فروغ ساخت که

در آن با افراد زیادی همچون کاوه گلستان فرزند ابراهیم گلستان، بهرام بیضایی کارگردان سینما، فریدون مشیری شاعر، مادر و خواهر فروغ فرخزاد و کسان دیگری گفتگو شده است. همچنین در این فیلم عکسهای منتشر نشده بسیاری از فروغ به نمایش گذاشته شده است


نام : فروغ فرخزاد

نام دیگر : فروغ الزمان فرخزاد عراقی ( اراکی )

تولد : 15 دی ماه سال 1313 ( 1935 میلادی ) امیریه تهران

ملیت : ایران

همسر یا شریک زندگی : پرویز شاپور ( از هم جدا شدند )

فرزند : کامیار شاپور

پدر : محمد فرخزاد

تاریخ فوت : 24 بهمن ماه 1345 ( 1967 میلادی ) جاده دروس - قلهک در تهران

آرامگاه : ظهیرالدوله

شاهکارهای برجسته : تولدی دیگر - ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد


روحش شاد و یادش گرامی



برادر فروغ فرخزاد " فریدون فرخزاد"


پرویز شاپور و فروغ فرخزاد در 16 سالگی




۱۳۸۹ فروردین ۳۱, سه‌شنبه

دعوای خاله سوسکه با آقا موش "شهر قصه"


-کجا باز شال وکلاه کردی؟ایندفعه دنبال کی افتادی.. کدوم ننه مرده ای رو
میخوای از راه به درش بکنی؟!

-من توهم میزنم؟حیا کن مرد...تو نبودی عین هاچ دنبال من راه افتادی تا آخر زنت شدم؟!

-آخه دلم برات سوخت، و گرنه کدوم دختر دیوانه ای زن یه موش آسمون جول میشه...اینها همه به کنار؛ گواهینامه تخصصی ازدواج هم نداشتی...

-من خواستگار نداشتم؟!!مثل اینکه آلزایمرت دوباره عود کرده... وقت کردی یه بار دیگه نوار شهر قصه رو گوش بده تا یادت بیوفته چقدر کشته مرده داشتم

-هیچ کدومشون سرکاری نبودن.اون ملا یادته...بیچاره همون شب عروسیم , خودش رو با عمامه اش دار زد...
خرس که دیگه خوب یادته...میگن تو تبت مرتاض شده...شنیدم شده یه تیکه پوست و استخوون...
اون شتره هم که میگن سر گذاشته به بیابون و از اون موقع تا حالا کسی ندیدتش...

-قانون حمایت از خانواده رو به رخ من میکشی؟! من وظایف زناشوئی ام رو انجام نمیدم؟! ای نمک به حرووم..الهی که کوفتت بشه...

-مجلس بهت اجازه داده که یه زن دیگه بگیری؟! مجلس غلط کرد با تو...

-برو که ایشالله همین که پاهات رو از در خونه گذاشتی بیرون ؛ بیفتی توی یه تله موش و بمیری...

۱۳۸۹ فروردین ۲۴, سه‌شنبه

عملیات آزاد سازی یک زن فریب خورده با موفقیت انجام شد


احمدی نژاد، امروز درمراسمی کاملا" رسمی در حضور تنی چند از چندنفر که حاضر به اعلام اسامی خود نشدند، از پدافند زمین به زیرزمین سربازان گمنام امام زمان "مستقر در همه جای اسلام" تشکر کرد.
این برادران، با حول و قوه الهی توانستند اثرات دست این بی ناموس را از یکسری جاهای استرتژیک این خانم فریب خورده برداشته و او را به آغوش اسلام و آغا برگردانند.
محمود خفن در پایان مراسم به برادران متعهد، هرکدام چند "ساندیس طلایی" بعنوان نشان قدردانی، اعطا فرمودند.


پ.ن:داشتیم فکر میکردیم که اگه این خانم فریب خورده روی پاهای مقام عظما بودند،آیا باز هم برادران گمنام به عملیات غیب کننون دست میزدند؟؟!

آغا: تا باشد از این خانمهای فریب خورده بر پاهای اسلام

۱۳۸۹ فروردین ۱۸, چهارشنبه

آزمون کتبی قبل از ازدواج


1-مراسم خواستگاری با چه هدفی برگزار میشود؟

الف.خواستگارزنون به روش "برره ای "
ب.اثبات حماقت داماد به دوستانش
ج.پز دادن خانواده عروس جلوی فک و فامیل

2-منظور از شیربها در فرهنگ ما چیست؟

الف.پولی که به سوپری سرکوچه در ازای خرید شیرمیدهیم
ب.معرف مارک و کیفیت شیرهای سرلوله است
ج.رابطه تنگاتنگی با درصد چربی موجود در شیر دارد

3.مراسم خرید جهیزیه برعهده چه نهادیست؟

الف.سازمان حقوق بشر
ب.نهاد ریاست جمهوری
ج.به تو چه! مگه فضولی ؟!

4-جمله معروف " زوجتک نفسی فی المدة المعلومة علی المهر المعلوم " در چه مواقعی بکار میرود؟

الف.ذکر آن در 24 ساعت شبانه روز از اهم واجبات است
ب.رابطه نزدیکی به تایم زون محل زندگیتان دارد
ج.در مواقع اضطراری باید خوانده شود!

5-فلسفه نهفته در دسته گل شب خواستگاری که داماد با خودش می آورد، چیست؟

الف.به عروس بفهماند که بو میدهد
ب.فعلا" صحیح نیست چیز دیگری را دستش بگیرد
ج.این گزینه بعلت عدم رعایت شئونات اخلاقی حذف شد

6-هنگام جاری شدن صیغه عقد, چرا عروس خانم دفعه اول و دوم "بله" نمیگوید؟

الف.مشکل شنوایی دارد
ب.تازه فهمیده چه غلطی کرده!
ج.مشغول شکلک درآوردن برای مادرشوهرش است

7-وقتی عروس میرود گل بچیند , ممکن است چه جای دیگری هم برود؟

الف.یکسر میرود فونبوک مبایل داماد را چک کند
ب.میرود از کبری فالگیر "زبون بند مادر شوهر" بگیرد
ج.از هیجان زیاد چند دفعه دستشویی میرود!

8-تاریخچه پاتختی به چه زمانی برمیگردد؟

الف.نیمساعت ابتدای خوابیدن بر روی تخت خواب
ب.اواسط خوابیدن بر روی تخت خواب
ج.اواخر خوابیدن بر روی تخت خواب

9-پدر داماد در شب عروسی جلوی در تالار چکار میکند؟

الف.کادوی مهمانها را چک میکند
ب.جلوی ورود بچه ها را میگیرد
ج.مراقب است تا عروس فرار نکند!

10-خانواده عروس در جواب شعر"حنا حنا آوردیم، دخترتون رو بردیم" که در شب حنابندون خوانده میشود،چه عکس العملی نشان میدهند؟

الف.با انگشت خود علامت خاصی را به خانواده داماد نشان میدهند
ب.به داماد میگویند "نوش جانت"
ج.شنیدن جواب شعر برای بچه ها مناسب نیست



َََ