skip to main |
skip to sidebar
کی گفته که تو پیغمبر هستی که حالا خودت رو با حضرت محمد مقایسه میکنی؟کی گفته که جبرئیل بر تو نازل شده که خودتو نایب خدا روی زمین میدونی؟خدا چه وقت به تو گفته که مشروعیت الهی داری؟تو چه حقی داری که از اسلام برای دروغگوییهات استفاده میکنی؟مسجد ضرار یعنی نماد دروغگوئی,که خدا به حضرت محمد دستور نابودی اونو داد.چون سازندگان اون دروغگوهائی بودند که میخواستن با استفاده ابزاری از اسلام به مردم خیانت کنن.تو و ا.ن نماد مسجد ضرار هستین که میخواین با استفاده ابزاری از اسلام به نیات شیطانی خودتون برسین که این ملت بدستور خداوند که در قران اومده شما رو نابود میکنه.
آقای خاتمی از ابتدا یک فرد باهوش و سیاستمدار بزرگی بوده و هست.بعضیها میگویند چرا در پیامد کوی دانشگاه در سال 78 او هیچ کار عملی همانند آنچه که امروز موسوی انجام داد را انجام نداد.به چند دلیل:
1-چون 12 سال پیش که رئیس جمهور شد این 70% نسل جوان نبودند
2-مردم هوش سیاسی الان رو نداشتن
3-خاتمی آزادی مطبوعاتی داد تا مخالفین رژیم حرف بزنند,آنقدر که مطبوعات شروع به زیر سوال بردن فسادهای مالی و قدرت افرادی مثل رفسنجانی و ناطق نوری و خیلی های دیگر کردند.یعنی مردم عوام جامعه که تنها کاری که بلد بودند این بود که فقط بدنبال یک لقمه نون بگردند را شروع کرد به آگاه کردند.
4-قتلهای زنجیره ای رخ داد بدلیل اینکه کله گندهها تحمل شنیدن انتقاد رو نداشتن.که این خودش باعث شد مردم خیلی آگاهتر بشوند و توجه کل جامعه و نه فقط تهران به مسائل پشت پرده کشیده بشود و همان اول یه 18 تیر برای مردم سنت شد(درست مثل 15 خرداد سال 42) به قول ما ایرونیها یه موش ول داد و خودش کنار نشست (چون با کل این رژیم مخالف است) 18 تیر سال 78 به هیچ وجه مردم آمادگی براندازی این رژیم رو نداشتن.هنوز خیلی از مومن های جامعه بودند که فکر میکردند این رژیم خوبه چون اونها توی رژیم نبودند و از اطلاعات محرمانه خبر نداشتند و خاتمی هم نمیتوانست اطلاعات محرمانه حکومت را در دسترس مردم قرار بدهد چون خلاف قانون اساسی و مصلحت حکومتسیت.5-حالا باید چیکار میکرد؟باید این اطلاعات را به یک صورتی و بطور ضربتی و در سطح بسیار وسیع یعنی کل جامعه در اختیار مردم قرار بده,حالا نه اطلاعات خیلی زیاد, ولی آنقدر که برای براندازی رژیم کفایت کند.از چه طریق؟از طریقی که کل کشور را پوشش بدهد و نه فقط تهران,چون متوجه شد که 18 تیر 78 که فقط تهرانیها درگیر موضوع شدن کافی نیست و باید کل کشور دست بدست هم بدهد تا این رژیم سرنگون بشود.برای همین منتظر نشست تا انتخابات ریاست جمهوری سال 88.اول گذاشت تا در انتخابات سال 84 مردم چشمه ای از آینده کشور رو ببینند و محاسبه کرد که مردم با این نوع حکومت مخالفند,پس آومد در گود و روی موسوی دست گذاشت که هم سید هست و مردم ایران هم علق مذهبی و احترام به سید در حداقل نصف جامعه هست.بعد که دید دعوا در سران قدرت آنقدر بالا گرفته که دارد کل رژیم رو زیر سوال میبرد در اینجا حتی رفسنجانی را هم دور زد و حرف از رفراندوم زد.ما همه میدونیم که رفسنجانی نمیخواهد رژیم عوض بشود او فقط میخواهد که خامنه ای را کنار بزند,ولی خاتمی حتی رو دست هاشمی زد کسی که به روباه مکار معروفه!و حرف از رفراندوم زد.بدون هماهنگی با رفسنجانی.باور نمیکنید به سایت رفسنجانی رفته و ببینید که استقبالی از این پیشنهاد نکرده است.چون خاتمی میخواست کل حکومت عوض بشه باید صبر میکرد و میدونست که نطفه ای رو که سال 78 کاشته نمیتواند به این زودیها به نتیجه برسد یعنی حداقل 10 سال وقت لازم است.و بهایی هم که باید برای تغییر رژیم بپردازند زیاد است.
